کشف جسد بدون سر و سوخته در باغ | قتل راننده تاکسی به خاطر ۵ میلیون تومان
تاریخ انتشار: ۱۳ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۲۱۸۲۷۳
به گزارش همشهری آنلاین، آبان سال ۱۴۰۰ زن جوانی با مراجعه به پلیس آگاهی شهریار مدعی شد که همسر ۴۶ سالهاش به نام سهراب ناپدید شده است.
وی در تشریح ماجرا به مأموران گفت: همسرم چند سالی است که در شهریار مسافرکشی میکند. او همیشه صبح زود از خانه بیرون میرفت و عصر هم به خانه برمی گشت اما دیروز از وقتی رفت تماسی نگرفت و عصر هم برنگشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی در پاسخ به سؤال مأموران پلیس که آیا همسرت با کسی اختلاف داشته، عنوان کرد: شوهرم با کسی اختلاف و دشمنی ندارد اما خودرو تاکسی که با آن کار میکند متعلق به یکی از دوستانش است که در زمینه خرید و فروش ملک و ساختمانسازی فعالیت میکند. او خودرویش را به شوهرم اجاره داده و ماهانه هم مبلغی از همسرم پول میگیرد. اما به تازگی متوجه شدم که آنها به خاطر ۵ میلیون تومان با هم اختلاف پیدا کردهاند و الان به تنها کسی که مشکوکم همین مرد است.
پس از ثبت این شکایت، مأموران مالک خودرو را برای تحقیقات احضار کردند.
سلاخی دختر نوجوان مقابل چشم رهگذران ؛ راز قتل دختر ۱۷ ساله فاش شد | تصویر دستگیری نامزد مقتول در تهرانوی پس از انتقال به پلیس آگاهی در بازجوییهای اولیه منکر اطلاع از وضعیت مرد راننده شد، اما تناقض گوییهای او سبب شد بار دیگر تحت بازجویی قرار گیرد و در نهایت وقتی در برابر مستندات مأموران قرار گرفت به ناچار لب به اعتراف گشود.
وی گفت: من و سهراب با هم دوست بودیم. من برای کمک به او خودرویم را در اختیارش گذاشته بودم تا بتواند با آن کار کند اما چند وقت قبل به اختلاف حساب خوردیم و او حاضر نبود 5 میلیون تومان مرا بپردازد. به همین خاطر روز حادثه او را به باغی که در شهریار دارم دعوت کردم و از او خواستم با حرف اختلاف حسابمان را حل کنیم ولی بحث بین ما بالا گرفت و من هم عصبانی شدم و با چاقو چند ضربه به او زدم که کشته شد.
وی ادامه داد: پس از آن برای اینکه ردی از این جنایت باقی نگذارم گالن 4 لیتری بنزینی را که در ماشین داشتم روی جسدش ریختم و آتشش زدم و بعد هم باقیمانده جسد را در گوشه باغ دفن کردم. پس از آن فکر کردم که شاید کسی به محل دفن او که خاکش تازه بود مشکوک شود به همین خاطر یک سگ ولگرد را کشتم و لاشه آن را بالای جسد سهراب دفن کردم تا بتوانم راز قتل را مخفی نگه دارم.
وی افزود: البته فکر نکنید این کار خیلی راحت بود، عذاب وجدان زیادی داشتم. بعد از این اتفاق من هر هفته به محل دفن او میرفتم و برای آرامش روحش دعا میخواندم تا اینکه بعد از حدود یک ماه دستگیر شدم.
پس از اظهارات متهم، مأموران به محل دفن جسد در باغ شهریار رفتند و جسد او را در حالی که سر نداشت پیدا کردند اما تلاش پلیس برای پیدا کردن سر جسد بینتیجه ماند. با تکمیل تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۰ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در دادگاه چه گذشتدر ابتدای این جلسه اولیای دم درخواست قصاص کردند.
پس از آن متهم به جایگاه رفت و با رد اتهام قتل عمد گفت: قبول دارم که به خاطر 5 میلیون تومان با سهراب مشکل داشتم اما من او را نکشتم. روز حادثه سهراب به باغم آمد و با هم در مورد اختلافمان صحبت کردیم اما درگیری بین ما رخ نداد.
وی افزود: یکی دوساعت بعد هم او قرصی از جیبش درآورد که شبیه استخوان بود، وقتی آن را خورد بعد از چند دقیقه بیهوش شد و مرد. من هم از ترسم جسدش را آتش زدم و دفن کردم تا کسی فکر نکند من در مرگ او دخیل بودم.
قاضی از متهم پرسید: چرا سر جسد را از تنش جدا کردی؟
متهم جواب داد: من این کار را نکردم. زمانی که او را دفن میکردم سالم بود و نمیدانم چه کسی این بلا را سرش آورده است.
قاضی سؤال کرد: اگر تو او را نکشتی چرا در دادسرا موضوع را با جزئیات شرح دادی؟
متهم گفت: در آنجا به من گفتند اولیای دم در صورتی که قتل را گردن بگیری حاضر هستند تو را ببخشند. به همین خاطر من هم به دروغ یک داستان ساختم.
در پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.
کد خبر 812871 منبع: ایران برچسبها خبر مهم قتل - قاتل حوادث ایرانمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: خبر مهم قتل قاتل حوادث ایران میلیون تومان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۲۱۸۲۷۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کدام کتاب «سروش صحت» باعث صف طولانی در اصفهان شد؟
به گزارش گروه فرهنگ و هنر ایسکانیوز، به تازگی فیلمی تحت عنوان صف طولانی مردم اصفهان برای رونمایی و جشن امضای کتاب سروش صحت در فضای مجازی منتشر شده است.
سروش صحت بازیگر و کارگردان سینما و تلویزیون و نویسنده ای که پس از اجرای برنامه کتاب باز، در حوزه کتاب طرفداران زیادی به دست آورده، اینبار دست به تولید کتاب زده و حالا برای عرضه کتاب تازهاش صفی عجیب در اصفهان شکل گرفته است.
اما کتاب جدید سروش صحت چیست؟
«تاکسی سواری» ، اولین کتاب سروش صحت، شامل ۱۲۴ داستانک یا میکروفیکشن است. میکروفیکشن به داستان کوتاهکوتاه معروف است. در این سبک، نویسنده بخشهای غیرضروری زبان را حذف می کند. خالق اثر از متن حذف میشود و یا از متن فاصله میگیرد. به خاطر لحظات ناب و ضربههای ناگهانیای که این سبک نگارش در دل خود دارد گاهی تحتعنوان «داستان ناگهان» نیز ترجمه میشود.
در کتاب «تاکسی سواری» ما به همراه راوی در یک تاکسی نشستهایم و هر روز مسیری کموبیش ثابت را طی میکنیم. طی این مسیر اما هر بار مسافران جدید، رانندگان جدید و اتفاقات جدیدی منتظرمان هستند و راوی نکتهپرداز و طناز کتاب ما را از وقایع آن روز آگاه میکند.
از دعوای زن و شوهری راننده تاکسی گرفته تا زلزلهای که آن روز آمده، از موضوع مرگ مارادونا تا مهاجرت اجباری جوانان، از خبر قتل یا خودکشی صفحه حوادث روزنامه، غمهای کوچک و بزرگ و حتی عشقهای نوجوانی و جوانی.
داستانکهای این مجموعه نیز به واسطهی همین خصوصیت گاهی همان حسی را به خواننده منتقل میکنند که موقع خواندن قطعهای هایکو به او دست می دهد. پیدایش کتابهای میکروفیکشن متناسب با کشیده شدن جوامع به سمت مدرنیته و ماشینیشدن و محدودیت وقت افراد گسترش پیدا کردهاست. شاید بتوان گفت ضرورت چنین داستانهایی با توجه به میزان کم مطالعه افراد جامعه، چندان دور از ذهن نیست.
این کتاب سال ۱۴۰۲ توسط انتشارات چشمه چاپ و راهی بازار نشر شده است.
انتهای پیام/
کیانوش رضایی کد خبر: 1228548 برچسبها کتابخوانی اصفهان